در آن سر دنیا «امیلی فرانسوا» بازیگر فیلم‌های هالیوودی مسلمان می‌شود و از طعم شیرین داشتن حجاب می‌گوید با آن همه سختی و در خانواده‌ای مسیحی، یا در همین ایران خودمان «سمیه حیدری» جودو کار وزن ۵۷ کیلو در بازی‌های آسیایی داخل سالن کره جنوبی روی تشک می‌رود، مدال می‌گیرد و «چادر» را برای روی سکو رفتن شرط می‌کند..

از این دست زنان و دختران بسیار داریم که الگو هستند اما معرفی نمی‌شوند زیرا کسی تلاش نمی‌کند که فرهنگسازی کند، حال ما به شکل‌های مختلف مقاله بنویسیم و سمینار بگذاریم، اما چه سود؟

زنان و بسیاری از دختران ما که هدف این گفتار هستند به دنبال فلسفه داشتن حجاب می‌گردند. همه چیز به شدت در حال رشد و تغییر است، الگوهای زنان و دختران ما مارک‌ها و برندهای آمریکایی و اروپایی شده‌ است و آن‌ها به دنبال اندام لاغر مدل‌های کمپانی «ویکتوریا سکرت» هستند و هر روز با هر ترفندی که شده با صرف هزینه‌های بسیار سلامت خود را به خطر می‌اندازند.

الگوهای فراموش شده ما بسیار هستند که یا معرفی نشده‌اند یا آنقدر بد معرفی شده‌اند که زنان و دختران ما از آن‌ها به عنوان الگو یاد نمی‌کنند. با گذشت سال‌های بسیار از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز «‌مصلحت حکیمانه» حجاب معرفی نشده و به بحث فلسفه حجاب آنچنان که باید و شاید پرداخته نشده است.

سخنان بزرگان و اندیشمندانی همچون شهید مرتضی مطهری که در کتاب «حجاب» به زیبایی می‌نویسد: فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آن‌ها جنبه‌ی روانی دارد و بعضی جنبه‌ی خانوادگی، بعضی جنبه‌ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.

آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، ارزش و احترام زن، حجاب و اصل آزادی مواردی هستند که استاد در این کتاب به آن‌ها اشاره می‌کند و برای هر کدام دلایلی متقن دارد.

۱- آرامش روانی: نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی‌بند و بار هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد.

۲- استحکام پیوند خانوادگی: اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم می‌کند و موجب اتصال بیشتر زوجین به ‌یکدیگر می‌شود.

۳- استواری اجتماع: کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند برعکس آن چیزی که مخالفین حجاب، خرده گرفته‌اند و می‌گویند: «حجاب باعث فلج کردن نیروی نیمی از افراد جامعه است».

اسلام نه می‌گوید که زن حق بیرون رفتن از خانه را ندارد و نه می‌گوید حق تحصیل علم و دانش را ندارد بلکه علم و دانش را فرضیه‌ی مشترک بین زن و مرد دانسته است. اسلام هرگز نمی‌خواهد زن بیکار و بی‌عار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای صورت و دستان تا مچ، مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجویی‌های شهوانی است.

و راستی اگر زن ایرانی به بهانه‌ «آزادی» «مقتضیات زمان» و … هر روز و هر ساعت از هر قلم آرایشی استفاده نکند، دیگر مصرف کننده‌ خوبی برای استعمار نخواهد بود و آن وقت است که دیگر وظیفه‌ خودش در به انحطاط کشیدن اخلاق جوانان و ضعف اراده‌ آنان و ایجاد رکود در فعالیت‌های اجتماعی را انجام نخواهد داد.

۴- ارزش و احترام زن: مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن برتری دارد. زن در این جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه برتری خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن زن و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که هر اندازه متین‌تر و باوقارتر و عفیف‌تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می‌شود.

۵- حجاب و اصل آزادی: در اسلام محبوس ساختن زن و اسیر کردن زن وجود ندارد. پوشیده بودن زن – در همان حدود‌ی که اسلام تعیین کرده است – موجب کرامت و احترام بیشتر اوست زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق معنوی نگاه می‌دارد.

همه موارد فوق را استاد مطهری با کلامی شیوا بیان کرده‌اند.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.